ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
زن و مرد جوانی به محله جدیدی اسبابکشی کردند. روز بعد ضمن صرف صبحانه، زن متوجه شد که همسایهاش در حال آویزان کردن رختهای شسته است و گفت: لباسها چندان تمیز نیست. انگار نمیداند چطور لباس بشوید. احتمالا باید پودر لباسشویی بهتری بخرد.
همسرش نگاهی کرد اما چیزی نگفت. هربار که زن همسایه لباسهای شستهاش را برای خشک شدن آویزان میکرد، زن جوان همان حرف را تکرار میکرد.
تا اینکه حدود یک ماه بعد، روزی از دیدن لباسهای تمیز روی بند رخت تعجب کرد و به همسرش گفت:
"یاد گرفته چطور لباس بشوید. ماندهام که چه کسی درست لباس شستن را یادش داده."
مرد پاسخ داد: من امروز صبح زود بیدار شدم و پنجرههایمان را تمیز کردم!
سلام
داشتم از مشهد برمیگشتم تو کوپه قطار دو تا همسفر داشتم که یکی عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی بود و اون یکی هم عضو هیات علمی دانشگاه آزاد بیرجند
سایتتو بهشون معرفی کردم و گفتم که خیلی وقته خواننده این سایتم
آدرستو هم نوشتم براشون
:D
اگه تو این دو تا دانشگاه درس میخونی ، برو ازشون نمره بگیر
:D
پورسانت ما هم فراموش نشه
;)
موفق و موید باشی
بار هم ممنون.
سلام
از مطالب وب شما لذت بردم واز زحمتتان سپاسگزارم.اگر مایل
به لینک باشید.مرا با نام(کهنه معلم ارومیه) آپ کنید.لطفا اطلاع
دهید من هم لینک کنم. با سپاس فراوان کهنه معلم ارومیه