ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
روزی مردی خواب دید که مرده و پس از گذشتن از پلی به دروازه بهشت رسیده است.
دربان بهشت به مرد گفت: برای ورود به بهشت باید صد امتیاز داشته باشید. کارهای خوبی را که در دنیا انجام داده اید ، بگویید تا من به شما امتیاز بدهم .
مرد گفت: من با همسرم ازدواج کردم، 50 سال با او به مهربانی رفتار کردم و هرگز به او خیانت نکردم.
فرشته گفت: این سه امتیاز .
مرد اضافه کرد: من در تمام طول عمرم به خداوند اعتقاد داشتم و حتی دیگران را هم به راه راست هدایت می کردم .
فرشته گفت: این هم یک امتیاز .
مرد باز ادامه داد : در شهر نوانخانه ای ساختم و کودکان بی خانمان را آنجا جمع کردم و به آنها کمک کردم.
فرشته گفت : و این هم دو امتیاز .
مرد در حالی که گریه می کرد گفت: با این وضع من هرگز نمی توانم داخل بهشت شوم.
فرشته لبخندی زد و ادامه داد:
تنها را ورود بشر به بهشت موهبت الهی است و اکنون این لطف و موهبت پروردگار شامل حال شما شد و اجازه ورود به بهشت برایتان صادر گردید بروید و شاد باشید.
واقعاْ وبلاگ آموزنده ای دارید.
موفق باشید
رفیق .. با وبلاگت حال می کنم .. دمت گرم..تقریبا زیاد سر ی زنم..
می دونی این تابلویه جیغ دزدیه .. این روزا داره محاکمه دزداش بر گزار می شه .
َعزیزم مرسی از اینکه به ما سر زدی .
چطور مگه ؟