جغد

همگان را برای مدتی و برخی را برای همیشه می توان فریفت اما همگان را برای همیشه هرگز

جغد

همگان را برای مدتی و برخی را برای همیشه می توان فریفت اما همگان را برای همیشه هرگز

رهبانیت

دو راهب که مراحلی از سیر و سلوک را گذارنده بودند و از دیری به دیر دیگر سفر می کردند، سر راه خود دختری را دیدند که در کنار رودخانه ایستاده بود و تردید داشت از آن بگذرد .
وقتی راهبان نزدیک رودخانه رسیدند دخترک از آن ها تقاضای کمک کرد.
یکی از راهبان بلادرنگ دخترک را برداشت و از رودخانه گذارند .

راهبان به راه خود ادامه دادند و مسافتی طولانی را پیمودند تا به مقصد رسیدند ....
در همین هنگام راهب دوم که ساعت ها سکوت کرده بود خطاب به همراه خود گفت :
« دوست عزیز ! ما راهبان نباید به جنس لطیف نزدیک شویم. تماس با جنس لطیف بر خلاف عقاید و مقرارت مکتب ماست، درصورتی که تو دخترک را بغل کردی و از رودخانه عبور دادی.
راهب اولی با خونسردی و با حالت بی تفاوتی پاسخ داد:

من دخترک را همان جا رها کردم ولی تو هنوز به آن چسبیده ای و رهایش نمی کنی.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد