جغد

جغد

همگان را برای مدتی و برخی را برای همیشه می توان فریفت اما همگان را برای همیشه هرگز
جغد

جغد

همگان را برای مدتی و برخی را برای همیشه می توان فریفت اما همگان را برای همیشه هرگز

زنى متفـاوت!!!!!!

«زنى متفـاوت!»

زمانى که «بتى نسمیث گراهام» در یکى از بانک هاى شهر دالاس کار مى کرد، از داشتن شغل ماشین نویسی
 بسیار خوشحال بود؛ چرا که ماهیانه 250 دلار درآمد داشت و این مبلغ در آن زمان یعنى در سال 1951 میلادى، درآمد خوب و آبرومندانه اى محسوب مى شد؛ اما او در انجام وظایف منشى گرى خود دچار مشکلى بود که همواره او را رنج مى داد.

مشکلش اصلاح کردن اشتباهات تایپى نامه هایى بود که با ماشین تحریر برقى اش تایپ مى کرد!

او بارها دیده بود که نقاشان به هنگام کشیدن تابلو، اشتباهات خود را با مالیدن رنگ روغن بر روى آن اشتباه، اصلاح مى کنند. با بهره گیرى از این ایده، بتى مایعى درست کرد که با استفاده از آن، اشتباهات تایپى خود را اصلاح مى کرد.

چیزى از این ابداع نگذشته بود که بقیه همکارانش در بانک هم براى تصحیح اشتباهات خود از مایعى استفاده کردند که بتى اسم آن را «لاک غلط گیر» گذاشته بود.


بتى با مشاهده حجم زیاد تقاضا، بر آن شد که امتیاز تولید این مایع را به شرکت هاى بزرگ تولیدکننده ماشین تحریر همچون «آى بى ام» بفروشد، ولى همه آنها از خرید امتیاز آن خوددارى کردند.

بتى ناامید نشد! او به دلیل استقبال و استفاده همکاران ماشین نویسش از آن مایع اختراعى، خود شخصاً دست به کار شد و زیرزمین متروکه خانه اش را تبدیل به کارگاه تولیدى این مایع کرد و سپس فروش آن را آغاز نمود.

چیزى از این شروع نگذشته بود که سیل درخواست هاى خرید به زیرزمین خانه او روانه شد و بتى براى مدیریت درخواست ها، مجبور به استخدام یک کارمند شد.

اداره آن همه درخواست براى دو نفر که تجربه چندان زیادى در امر تولید و فروش نداشتند، کار ساده اى نبود. به طورى که درآمد کل کارگاه بتى در طول یک سال 1150 دلار و هزینه هاى آن 1320 دلار شد! این یعنى ضرر! اما بتى تسلیم نشد. او به کار پاره وقت خود در بانک ادامه داد و از پس انداز خود، 300 دلار به معلم شیمى پسرش داد تا فرمولى پیدا کند که باعث زود خشک شدن مایع اختراعى او شود.

فرمول جدید مؤثر واقع شد و از آن پس، بتى براى فروش بطرى هاى کوچک لاک غلط گیر، شروع به سفر کرد. او به هر شهرى که مى رسید، کتاب راهنماى تلفن آن شهر را برمى داشت و به هر اداره و یا شرکتى که فکر مى کرد مى تواند خریدار محصول او باشد زنگ مى زد.

او شخصاً به هر یک از فروشگاه هاى شهر مراجعه مى کرد و با معرفى محصول خود، مى کوشید حداقل یک بسته از بطرى هایش را به آن فروشگاه بفروشد. پس از این تلاشها بود که میزان درخواست ها رو به افزایش گذاشت و سرانجام منجر به تأسیس شرکت بزرگى به نام «شرکت تولیدى لاک غلط گیر» شد.

در سال 1979، زمانى که بتى شرکت خود را به قیمت 5/ 47 میلیون دلار به شرکت «ژیلت» فروخت، 200 نفر در شرکتش شاغل بودند و سالانه 25 میلیون بطرى کوچک لاک غلط گیر محصول تولیدى آنها بود. او در عمل ثابت کرد که براى رسیدن به موفقیت، علاوه بر داشتن ایده نو، باید در جهت عملى کردن آن ایده با پشتکار گام برداشت و ناامید نشد.

بتى نسمیث در سال 1980، در سن 56 سالگى در ایالت تکزاس درگذشت.